تاریخچه بازی ماینکرافت

حالا ماینکرافت پرقدرت بازگشته بود تا دوباره همان بازی محبوبی شود که به شما این امکان را می داد هر آنچه در دنیای ذهن خود دارید، در بازی پیاده کنید.

همه ی آنچه که باید در مورد ماینکرافت بدانید

سلام به همراه های همیشگی بلاگ دیکاردو، توی این مقاله قصد داریم بریم سراغ یکی از محبوب ترین بازی های صنعت گیم، یعنی بازی پرفروش Minecraft و تاریخچه و سرگذشت این بازی رو با همدیگه بررسی کنیم. ماینکرفت پرفروش ترین بازی تمام دوران ها، بازی که شما در اون هیچگونه محدودیتی ندارید و هر چیزی که توی ذهنتون باشه رو می تونید به راحتی توی این بازی پیاده کنید. امروزه بازی Minecraft دیگه صرفا یک بازی کامپیوتری نیست بلکه از نظر من لوگوی عصر دیجیتال محسوب میشه و حالا حالا ها هم قرار نیست که به دست فراموشی سپرده بشه. اما همیشه برای من و حتی شاید خیلی از شماها این سوال بوده که این پدیده از کجا و چه شکلی شروع شده؟ برای پاسخ به این سوال و بررسی تاریخچه بازی ماینکرافت تا آخر این مقاله با دیکاردو همراه باشید.

بازی Minecraft از کجا و چه شکلی شروع شد؟

برای پیدا کردن جواب این سوال، باید برگردیم به سال 2009، در یک بعد از ظهر بهاری، یک برنامه نویس سوئدی به اسم مارکوس پرسون، تصمیم گرفت که یک دنیای جدید خلق کنه. در نتیجه دو تا بازی که مارکوس ازش لذت می برد؛ یعنی بازیهای دوآرف و اینفیلی ماینر رو با همدیگه ترکیب کرد و یک بازی جدید خلق کرد و اسمش رو مرد غارنشین گذاشت. البته هدف مارکوس اصلا این نبود که از این دو بازی تقلید کنه بلکه فقط می خواست المان های این دو بازی رو ترکیب کنه و یک چیز کاملا جدید خلق کنه. یک چیزی که به بازیکن این امکان رو می داد که دنیای مدنظر خودش رو بسازه. گیمرها می تونستن با استفاده از یکسری مکعب های کوچیک، درست مثل اسباب بازی لگو، این دنیا رو بسازند.

فروش بازی ماینکرفت

مارکوس پرسون، خالق پدیده ی ماینکرافت، اولین ورژن بازی رو به صورت رایگان بر روی سایت Tig Forums عرضه کرد. البته خیلی زود به خاطر استقبال ویژه ای که از این بازی شد؛ مارکوس شروع به فروختن بازی کرد و اسم این گیم هم از مرد غارنشین به Minecraft تغییر کرد. اسمی که از یک عنوان معروف دیگه یعنی Warcraft الهام گرفت. بازی در ابتدا به قیمت 1 دلار به فروش می رفت و کسانی که اون ورژن بازی رو تهیه کردن تا به امروز هم دارن از تمام آپدیت ها و DLC های این بازی بدون پرداخت حتی یک سنت استفاده می کنند. بازی به آرومی جای خودشو در سایت هایی مثل Reddit هم باز کرد و معروف شد. این گونه بود که یک ایده ی خیلی ساده به یک ماشین چاپ پول برای مارکوس تبدیل شد.

محیط بازی Minecraft چگونه است؟

ماینکرافت در ابتدا یک گرافیک خیلی ابتدایی داشت ولی آزادی عملی که به پلیر داده می شد باعث شده بود که هر کس دنیای خودشو بر مبنای علایقش بسازه. از ساختن یک عمارت مجلل گرفته تا ساخت شهرهای بزرگ و پرجزئیات!

حالا اگه از این مدل کارها خوشتون نمیاد، بازی یک نقشه ی بی پایان داره که توی این نقشه کلی چالش های هیجان انگیز برای شما وجود داره که قطعا شما رو سرگرم می کنه. از همه ی اینا جالب تر این بود که این دنیاها به صورت تصادفی ساخته میشدند. یعنی شما هر دفعه که وارد بازی می شدید با یک مپ جدید رو به رو می شدید. در نتیجه بازی هروز محبوب و محبوب تر می شد. البته سازنده ها هم با آپدیت های مرتب این بازی رو جذاب نگه می داشتند. قابلیت هایی مثل کرافت کردن که اجازه میداد وسیله بسازی یا نقشه های بی نهایت که اگه بخواین به آخرش برسید تقریبا غیرممکنه!

نسخه ی بتای بازی کی وارد بازار شد؟

نسخه بتای Minecraft به طور رسمی در سال 2010 وارد بازار شد. درست یک ماه بعد از اینکه ماکوس استودیوی بازی سازی خودش یعنی Mojang رو افتتاح کرد. بله مارکوس بالاخره تصمیم گرفته بود که به صورت تمام وقت بازیساز بشه! به همین دلیل هم از کار خودش استعفا داد و شرکت ماجنگ رو تاسیس کرد. چون مارکوس دیگه به تنهایی نمی تونست همه ی کارها رو انجام بده، شرکت، با 7 نفر شروع به کار کرد.

سرگذشت بازی ماین کرافت در سال 2011 و 2012

شروع سال 2011 همراه با یک اتفاق بزرگ برای مارکوس و تیمش بود. فروش بازی توی این سال به یک میلیون نسخه رسید! این رقم از اونجایی جالب تر میشه که شما بدونید این رقم از فروش، بدون کوچک ترین هزینه ای برای تبلیغات به دست اومده بود. نسخه ی موبایل بازی در همین سال روانه ی بازار شد و در نوامبر 2011 بازی به صورت رسمی از حالت بتا به بازی رسمی تغییر حالت داد و این اتفاق طی یک جشن باشکوه اتفاق افتاد. سرعت محبوبیت ماینکرافت به طور عجیبی هروز بالا و بالاتر می رفت به طوری که در پایان سال 2011 بازی بیش از 16 میلیون کاربر فعال داشت.

البته یکی از دلایلی که باعث پیشرفت عجیب و سریع این بازی شده بود خلاقیت بازیکن های این بازی بود. Minecraft همراه شده بود با طلوع پلتفرم یوتیوب و گیمرها هم به نحو احسن از این موقعیت استفاده کردند.سال 2012 هم یک سال عالی برای Minecraft بود. بازی به صورت رسمی در این سال بر روی Xbox 360 عرضه شد و همچنین پورت های Ios و Android هم در دسترس گیمرها قرار گرفت. شرکت لگو به طور رسمی با مارکوس و تیمش قرارداد بست و لگوهای ماینکرافت ادیشن رو عرضه کرد.

چرا مارکوس پرسون تصمیم به واگذاری بازی ماینکرافت گرفت؟

زندگی شخصی مارکوس پرسون در آن سال ها اصلا جالب نبود. مارکز از همسرش در تابستون همون سال جدا شد که این تازه شروع مشکلات این بازیساز بود. برخلاف مشکلات مارکس، بازی به شدت در حال رشد و پیشرفت بود. دولوپرها مرتب برای بازی آپدیت های جدید و جذاب عرضه می کردند و همش به دنبال راه های جدید می گشتن که این بازی رو برای گیمرها جذاب تر کنند. اونا سیستم ترید کردن، اسب ها، زمین های جدید و کلی المان جدید به بازی اضافه کردند و در نهایت در اواخر 2013 بازی برای پلی استیشن 3 هم عرضه شد.

اما در سمت دیگه مارکز اصلا روزهای خوبی رو سپری نمی کرد و انگار توسعه ی بازی یکجورایی اونو برده ی خودش کرده بود. حالا اون خدای Minecraft محسوب میشد و همین موضوعات هم باعث شده بود که اگه مشکلی توی بازی به وجود بیاد شخص مارکوز مورد حمله قرار بگیره. این شرایط برای اون واقعا پر استرس بود پس تصمیم گرفت که بازی رو به یک استودیوی دیگه واگذار کنه. اون طی یک مصاحبه ای که توی سال 2018 انجام داده بود اعلام کرد که برای شوخی یک توییت گذاشت که چه کسی دوست داره این بازی رو از من بخره؟ اما جوابی که اون دریافت کرد اصلا شوخی نبود! مایکروسافت یک پیشنهاد 2/5 میلیارد دلاری برای خرید این بازی به مارکوس داد. اونا دقیقا از قدرت و توانایی های این آی پی قوی مطلع بودند و معتقد بودند خرید ماینکرافت مثل خرید لگو یا والدیزنی هست. در این بین ماجنگ بدون توجه به این حاشیه ها به کارشون که ساخت موودهای باکیفیت برای این بازی بود، ادامه دادند. مارکوس پرسون در نهایت با فروش این آیپی موافقت کرد و یک شبه میلیاردر شد!

جشن ده سالگی Minecraft و پایان مارکوس پرسون

در سال 2019 بازی تولد ده ساله ی خودش رو جشن گرفت. جشنی که مایکروسافت حتی مارکوس هم بهش دعوت نکرد، اما چرا؟ چون برخلاف انتظار طرفدارها، مارکوس یک پست نژاد پرستانه ی عجیب غریب منتشر کرد که خلاصه این باعث شده بود همه از دستش عصبانی باشن و حتی اسمش رو به طور کامل از بازی حذف کردند. انگار که واقعا توی یک بیراهه قدم گذاشته بود و حالا به یک شخصیت منفور تبدیل شده بود.

حالا ماینکرافت پرقدرت برگشته بود و باز هم تبدیل به همون بازی شد که به شما این اجازه رو میداد که هر چیزی توی ذهنتون وجود داره رو دوباره در دنیای بازی پیاده کنید. این بازی محبوب به ما این فرصت رو داد که دنیای خودمونو خلق کنیم و اونو با دیگران به اشتراک بذاریم. قطعا مارکوس هیچوقت فکرشو نمی کرد پروژه ای که فقط یک آخر هفته براش وقت گذاشته بود تبدیل به خلق یک بازی تاثیرگذار و عمیق بشه. بدون شک این بازی نه تنها زندگی سازنده ی خودشو تغییر داد بلکه یک اثر عمیق هم در صنعت گیم ایجاد کرد که حالا حالا ها قرار نیست به دست فراموشی سپرده بشه.

کلام آخر

ممنون از اینکه تا آخر مقاله با ما همراه بودید. شما می توانید بهترین مقالات را در بلاگ دیکاردو مطالعه کنید و از آخرین اخبار روز دنیای گیم آگاه شوید. همچنین اگر به دنبال رده بندی بازی های مورتال کمبت از بدترین تا بهترین هستید؛ می توانید مقاله ی تاریخچه بازی های مورتال کمبت را در بلاگ دیکاردو مشاهده کنید.